۱۳۹۶ مهر ۵, چهارشنبه

تغییر استراتژی غرب از اختلاف مذهبی به اختلاف قومی: هدف: تا سقوط جمهوری اسلامی!

Image result for ‫قومیت ها در ایران‬‎

1- وقتی که آخرین پادشاه ایران حرف های درستی در بارۀ نفت زد و کمی هم بی احتیاطی کرد در کری خواندن برای غرب - فارغ از اشتباهات داخلی - غرب از خیزش دینی و مذهبی ایران به رهبری آیت الله های قم خوشحال شد و به آن دامن زد و پیروزیش را تسهیل کرد. زیرا نمی توانست از رژیم شاه چشم بپوشد بدلیل متقابل بودن - حامل هژمون غرب - آن با دشمن روز غرب (اقمار شرق کمونیست برهبری اتحاد جماهیر شوروی) و محتمل بود که در اثر خالی کردن پشت شاه ایران مارکسیست ها ایران را بدامن دشمن می کشاندند. اما وقتی عنصر دین و مذهب بمیدان آمد خیالش راحت شد که برون داد انقلاب هرچه که باشد ضد غرب و در اردوی شرق کمونیست نخواهد بود. لذا غرب نه تنها از انقلاب مذهبی در ایران حمایت کرد بلکه عنصر مبارزۀ مذهبی با قوای اشغالگر افغانستان توسط شوروی را به عنصر مسلط تشویق و ارتقاء داد.

2- ابتدا همه چیز خوب پیش می رفت. هم در ایران دولت موقت لیبرال های مذهبی روی کار آمده بود و هم در افغانستان جبهه های نبرد با شوروی تحرک موفقیت باری را باعث شده بود. اولین شوک به غرب در اشغال سفارت امریکا از سوی انقلابیون ایران زده شد. اما در ابتدا غرب و امریکا آن را جدی نمی دانستند و فکر می کردند انشاء الله گربه است. وقتی اشغال سفارت امریکا طولانی و جدی شد و عملیات نجات جیمی کارتر هم شکست خورد باز اولین گزینۀ غرب متمرکز شدن بر ایدئولوژی متحجر اسلامی نبود زیرا هنوز اتحاد شوروی فرونپاشیده بود و اولویت غرب کماکان استفاده از هر امکانی - از جمله دین و مذهب - برای ساقط کردن ایدئولوژی مارکسیسم - لنینیسم بود و تشکیل حکومت پایدار با ایدئولوژی دینی (قرون وسطایی) را نه ممکن و نه پرخطر می دانست. لذا تحریک صدام حسین برای راه انداختن جنگ ملی با ایران اولین اقدام غرب شد برای جمع و جور کردن دست و پای "بیشتر از تصور غرب دراز شده"ی خمینی و جمهوری اسلامی اش.

3- جنگ عراق و ایران افاقه نکرد و نه تنها نتونست انقلاب خمینی را عقب براند بلکه باعث تثبیت بیشتر ان هم شد: در خارج از ایران در صورت رشد اسلام سیاسی و در داخل ایران در هیبت رشد تحجر مذهبی. اما هنوز هم استراتژیست های غربی اسلام ایرانی را در صورت کریه یک ایدئولوژی توتالیتر و ضد هژمون مدرنیته جدی نمی گرفت. تا جائیکه از قدرت گرفتن طالبان و القاعده در افغانستان و گسترش اسلام وهابی - تکفیری در سراسر جهان - از جمله غرب - توسط عربستان جلو نگرفت. زیرا تا آنزمان هر اتفاقی که افتاده بود در خارج از مرزهای غرب صنعتی بود و کک کسی در غرب از خونریزی های جوامع مسلمانان - از دید غرب ملل وحشی و مستوجب تنبیه - نگزید. فاجعه تا آنجا ادامه یافت که حادثۀ یازده سپتامبر در داخل امریکا اتفاق افتاد و تازه استراتژیست های غربی را متوجه خطر اسلام سیاسی کرد. لذا برای اولین بار غرب خظر اسلام سیاسی بعنوان یک ایدئولوژی را برسمیت شناخت و شروع به برنامه ریزی برای نابودی آن کرد. حمله به افغانستان و متعاقب آن به عراق اولین واکنش جدی غرب برای شکستن اسلام ایدئولوژیک بود. اما از آنجائیکه غرب بدلیل نخوت ناشی از خودبرتر بین تاریخی هژمون لیبرال دموکراسی پایان تاریخی فوکویامایی تقریباً هیچ شناختی از اسلام و جوامع خاورمیانه نداشت در طرح جدید "دموکراتیزه کردن خاورمیانه از راه جنگ" بشدت شکست خورد و نه تنها افغانستان و عراق را به نمون های رشک برانگیز همسایگان - از جمله ایران - تبدیل نکرد بلکه دست اسلام سیاسی مسلط بر ایران را هم ناخواسته به دست برتر تبدیل کرد.

4- اینبار اما غرب تصمیم گرفت ایدئولوژی اسلامی را از راه "مذهب علیه مذهب" از درون متلاشی کند و دست عربستان را باز گذاشت که بعنوان قطب سنی و تکفیری اسلام مسلمانان سنی را در مقابل شیعه های ایران قرار بدهد. این استراتژی در حال پیمودن گامهای نخست و جنینی بود که اقتصاد غرب و بتبع آن اقتصاد جهان از درون پکید و بطرفة العینی تبدیل به انقلاب های بهار عربی در کشورهای مسلمان خاورمیانه و شاخ افریقا شد. و قبل از اینکه صبغۀ ضد شیعه و ایران را بپذیرد تبدیل به خیزش های ضد غرب و اسرائیل شد. غرب که دیگر نه اراده و نه توان مداخلۀ مستقیم داشت تلاش کرد که بی ثباتی در کشورهای دچار انقلاب شده را در جنگ های داخلی و خارجی - مسلمانان با یکدیگر - رها کرده و منتظر بهره برداری از این خودزنی ها بماند. اما با ظهور داعش در سوریه و عراق این خوشخیالی غرب هم رنگ باخت و متوجه شد که اسلام سیاسی و هویت طلب فقط به جوامع مسلمان در داخل کشورهای اسلامی بسنده نکرد و اینبار با استفاده از جوامع مسلمان در داخل مرزهای کشورهای غربی به مشکل امنیتی مستقیم و وحشتناک در کوچه و خیابان غرب پیشرفته هم تبدیل شد.

5- با اینکه جنگ شیعه و سنی مورد استراتژیست های غربی تا اندازه ای جواب داده و سیاست های ایدئولوژیک خامنه ای در منطقه را تا حدودی محدود - بهتر است بگویم فریز - کرده است؛ اما هم بدلیل ترشحات مذهب هویت طلب بداخل مرزهای جهان غرب و ایجاد ترور و وحشت در جوامع غربی و هم بدلیل پشیمانی و ترس عربستان از دستپخت تشجیع تکفیری ها توسط خودش؛ این استراتژی جنگ مذهب علیه مذهب هم پاسخ نداده و بنظرم می رسد که غرب اینبار در حال صرفنظر کردن از هویت طلبی مذهبی - در استراتژی مذهب علیه مذهب - است و تصمیم گرفته است استراتژی "هویت طلبی قومی" را جایگزین کند. همه پرسی استقلال کردستان عراق از سویی و مدرنیزاسیون اجتماعی و دستوری ملک سلمان در عربستان شروع این تغییر استراتژی غرب است. غرب امیدوار است که با انتقال هویت طلبی از "هویت مذهبی" به "هویت قومی" هم ناارامی های اسلامگرایان سیاسی در داخل مرزهای خود را مهار کند و هم بتواند با انتقال آن به کشورهای منطقه - در رأس همه داخل ایران بعنوان متنوع ترین ملت با قومیت های مختلف - سؤال یا افتخار "من یک سنی یا شیعه هستم" را به شعار "من یک کرد و بلوچ و فارس و عرب هستم" تغییر دهد تا ضمن حفظ خودزنی های داخل مسلمانان خودش را از تبعات منفی این هویت طلبی مصون بکند اولاً و حکومت شیعۀ ایران را نیز در گیر سربرآوردن جنبش های هویت طلب قومی بکند ثانیاً تا نتواند به اشاعۀ هویت طلبی مذهبی چهل سال گذشته اش ادامه بدهد.

6- بنظر من استراتژی "هویت طلبی قومی" تازه شروع شده از سوی غرب مسیر غلطی نیست و خواهد توانست برخی از هدف های مترتب برآن مثل تضعیف"هویت طلبی مذهبی" و شروع درگیری های تازه در جوامع منطقه را محقق کند. زیرا اعتقاد دارم که قومیت بدلیل مسبوق به مذهب بودن از نظر تاریخی توان عقب راندن مذهب را دارد و یک جنبش کرد یا بلوچ یا امثال آن توان بیشتری برای جذب دارد و خطرات جنبش های مذهبی را هم ندارد. و مهمتر از همه برای غرب این فاکتور است که هویت قومی  قابل انتقال به مهاجران داخل کشورهای غربی نیست. و البته با اینکه قومیت طلبی هویتی بمراتب قدیمی تر از مذهب طلبی هویتی است. اما بدلیل نداشتن عنصر ماورایی و کتاب و دستورات ازلی ابدی ادیان و مذاهب هیچ تنشی با مدرنیته و لیبرالیسم هم ندارد. و بهمین خاطر هم هویت طلبان قومی رهبران مدرن دارند و مثل هویت طلبان مذهبی ضد مدرنیته و دنیای بهتر نیستند. قومیت ها عنصر اصلی مورد درخواست شان بر دو محور زبان مشترک و فولکلور مشترک استوار است و هیچگونه عنصر غیر دنیوی و غیرمادی در مانیفست شان گنجانده نشده است.

7- من اما ضمن اینکه این استراتژی غرب را نادرست نمی دانم و تشخیصم این است که این استراتژی کلانی است که فارغ از "حاکمان روز در کشورهای غربی که باشند" تدوین شده و اسرائیل یکی از اضلاع تدوین کننده است؛ اما در مجموع و از دیدگاه آزادی ایران از قید تحجر مذهبی آن را مؤثر و مفید نمی دانم. زیرا این قبیل استراتژی ها بسیار طویل المدت و زمانبر است و پیشرفت بسیار بطئی همراه با خسارت های زیاد - برای کشورهای منطقه - دارند. ثانیاً حداکثر بازدارندگی شان به مشغول کردن حکومت ایران در داخل مرزها می انجامد و نه تنها بهره ای به مردم ایران نمی رساند بلکه آنان را دچار مصائب جدیدی هم می کند. زیرا حکومت مستقر جمهوری اسلامی از نظر امنیتی بسیار سازمان یافته و قوی است و خیلی محتمل نیست که با خیزش های محتمل قومی در داخل دچار فروپاشی سریع شود. احتمال این هست که ایدئولوژی سیاسی و مذهبی خامنه ای در منطقه را بازهم عقب تر ببرد و غرب و دوستان منطقه ایش احساس آرامش بیشتری بکنند؛ اما مشکل دنیا بدون حل مشکل مردم ایران در داخل ایران راه حلی نخواهد داشت. یک بار هم این باور خرافی ام را نوشته ام که علت "اگر ایران آزاد نشود؛ جهان نابود می شود" - بغیر از واقعیت تحلیلی - این هم است که دنیا از سال 1980 دچار آه و نفرین ایرانیان شده است.

8- و البته ایران نه با تحریم و نه جنگ و نه تحریک قومیت ها و نه با هیچ سیاستی از جنس قدرت آزاد نخواهد شد مگر اینکه منافع و خوشبختی مردم ایران اولویت هر نوع تصمیم جهانی باشد و آن بدست نخواهد آمد غیر از وادار حکومت ایران به رفراندوم برای آزادی های اجتماعی و فرهنگی که خلاصه می شود در دو کلام: آزادی زنان در پوشش عرفی و حجاب اختیاری و آزادی هنر و موسیقی و کنسرت و شادی جمعی! یا...هو

۳۹ نظر:

ناشناس گفت...

اره بنظر من هم خيلى عجيبه! اين غرب عجب پشت كارى داره، هى برا شرق و مسلمونا برنامه ميچينه، هى برنامش شكست ميخوره. هى توطئه ميكنه، هى ضايع ميشه. هى جنگ راه ميندازه، هى شكست ميخوره! ما مسلمونا عجب جونوراى ناشناخته اى هستيم كه هى زرت و زرت دماغ غرب رو بخاك ميماليم ولى غرب درس عبرت نميگيره! واقعا دم غرب گرم ما بايد پشتكار و مايوس نشدن رو از غرب ياد بگيريم، اصلا غرب برا همين انقدر پيشرفت كرده!
حالا معلوم نيست اين غرب چى از جون ما ميخواد كه اينقدر برامون برنامه ميريزه! احتمالا چشم نداره ببينه كه ما مسلموناى خاورميانه تو چه ناز و نعمت و عيش و عشرتى بسر ميبريم! شايدم حسوديش ميشه كه تمام قله هاى علم و معرفت رو درنورديديم.
دلقك تحليلت منو ياد دژمن دژمن انداخت!
بادبادك باز

ناشناس گفت...

تيمسار جان عزيزت از حجاب اختيارى بكش بيرون! مسيح على نژاد عزيز سالهاست داره اين مساله رو پى گيرى ميكنه. لطفا تو سيرك مسخرت لوثش نكن. مارادونا كه نيستى، لطفا غضنفر هم نباش

كرد بچه گفت...

استقلال كردها حرف امروز و فردا نبود و نيست. سال هاست كه اكراد بدنبال و پى گير استقلال و كشور واحد هستند. تحليل بسيار ضعيف و مغلطه بر انگيزى بود.

ناشناس گفت...

هویت مذهبی در ایران شناخته شده است. اما روی هویت قومی در ایران چندان کار نشده است. کردها شاید نه، اما ترکهای آذربایجانی آن قدر در جامعه ایران آمیخته شده اند که ایجاد مشکل امنیتی جدی از سوی آنها خیلی بعید به نظر می رسد. بقیه قومیت ها نظیر کرد و بلوچ و عرب و ترکمن هم کم تعداد هستند و هم مناطقشان اهمیت زیادی ندارند. حتی در قسمت های نفت خیز خوزستان اعراب اکثریت مطلق نیستند. لر و گیلک و مازندرانی هم خرده قومیت هستند و بسیار در فارس ها حل شده اند. ایران بر عکس عراق و علی الخصوص ترکیه، گذشته پرخون قومی نداشته است. این ها به این معنی نیست که سیاست قوم گرایی در ایران نمی تواند جواب دهد. اگر کار شود و فکر شود و پول تزریق شود در دراز مدت امکان پذیر است اما غرب را خمودتر از این حرف ها می بینم. در ضمن تجزیه خاورمیانه در درازمدت به نظرم به نفع ملل آنجا است و به علت گذشته تاریخی مشترک، می تواند با تشکیل اتحادیه هایی مانند کشورهای ترک زبان یا ایران بزرگ موی دماغ غرب شوند.

ناشناس گفت...

"یک بار هم این باور خرافی ام را نوشته ام که علت "اگر ایران آزاد نشود؛ جهان نابود می شود"
چرا خرافی؟!
کاملا درست است.
غرب هم به این نتیجه رسیده است.
بنابراین تجزیه ای در کار نخواهد بود.
هزینه مملکت داری را برای آخوند آنقدر بالا خواهند برد که دمشان را روی کول گذاشته و به همان صحرای ناکجا آبادی که آمده بودند؛ بروند.
ایران یکپارچه، آزاد و قوی رمز دنیایی با ثبات است.
یک حس درونی قوی که با رصد اوضاع داخلی و تحولات خارجی همراه است به من می گوید روزهای خوبی در آینده بسیار نزدیک در راه است.

Dalghak.Irani گفت...

ضمیر خرافی نه به اصل تحلیلی درخشانم در مورد ایران آزاد نشود جهان نابود می شود است برنمی گردد بلکه مربوط است به خرافۀ آه و نفرین که یک باور غیر مستند و غیرقابل اثبات اثرگذاری است مثل اشک یتیم و آه مظلوم و انتقام خدا و از این قبیل.
بادبادک باز کمی کند ذهنی نشان دادی در فهم ماجرا و این هجو "غرب چرا به شرق گیرداده" را نوشتی. چون اولش گفته ام که نفت و مقبله با کمونیسم بلوک شرق شروع ماجرا بود و امتدادش منزل به منزل به آمده و بوضع فعلی رسیده که حداقل فایده باقی مانده اش علاوه بر انرژی نفت و گاز؛ بازار مصرف خوب بودن هم است برای اقتصاد غربی! یا...هو

ناشناس گفت...

در دهه های گذشته نگاه غرب به منطقه خاورمیانه بیشتر برای کنترل نفت، فروش سلاح و بازار مصرف کالاهای غربی بود. جدیدا نفت اهمیت قدیم را از دست داده است البته هنوز یک کالای باارزش است. غرب هیچ گاه یک استراتژی سازمان یافته برای خاورمیانه از طرف خودش ابداع نکرده به جز یک مورد در دوران شوروی سابق که دلقک اشاره کرد. بقیه زمان رو فقط با تاکتیک های مقطعی سپری کرده. در این میان نقش اسرائیل خیلی مهم هست. چون اسرائیل تونسته یک تولید کننده استراتژی، برنامه و فکر سازمان یافته با اهداف بلند مدت باشه و تونسته به صورت موفقیت آمیزی این برنامه ها رو به غرب تزریق و رهبران کشورهای قدرتمند غربی مانند انگلیس و آمریکا رو متقاعد به اجرای این برنامه ها بکنه. همونطور که دلقک گفت ایده هدایت مناقشات مذهبی به سمت مناقشات قومی در خاورمیانه هم کار اسرائیل هست و احتمال زیاد هم ایده ای خواهد بود که کار خواهد کرد. شوروی هم تقریبا با ترکیبی از تضعیف اقتصادی و هویت طلبی قومی و ملی دچار فروپاشی شد. این ایده در کشورهای نفتی دارای ترکیب جمعیتی ناهمگون خاورمیانه کار خواهد کرد ولی احتمال زیاد در مورد ایران نه. چون همونطور که یکی از کامنت گذاران اشاره کرد تنها قوم ایرانی که در طول تاریخ معاصر تمایلات قوی تجزیه طلبانه داشته کردها بوده اند. البته اعراب و بلوچ ها هم نشانه هایی بروز داده اند ولی هیچ کدام از این اقوام کثرت و قدرت کردهای ایرانی رو ندارند. کردها هم از نظر جمعیتی تعداد قابل توجهی دارند و هم تمایلات جدایی طلبانه بیشتری دارند و هم سازمان یافته تر هستند و احزاب کردی سوابق طولانی ای در فعالیت میان کردها دارند. بنابراین ایران فقط با کردها مشکل پیدا خواهد کرد که میتواند با یک سری سیاست هایی این مساله رو کنترل کنه. بنابراین سیاست هویت طلبی قومی در ایران کار نخواهد کرد.

اما در مورد این حرف دلقک که میگوید حکومت سلطه قابل توجه و غیرقابل شکستن امنیتی و نظامی در کشور دارد، باید نمونه شوروی رو یادآوری کنیم که اون هم حکومتی داشت با سلطه امنیتی و نظامی قابل توجه اما در نهایت فروپاشید و تجزیه شد. و همینطور دولت های دیکتاتوری بسیاری در تاریخ که اکنون فقط نام شان در تاریخ باقی مانده. هر چقدر هم سلطه امنیتی قوی باشد نمی توان ذهن های تمام مردم کشور را کنترل کرد. آن هم یک کشور 80 میلیونی که پیوندهای نزدیکی با زندگی مدرن و غربی و سکولار دارد. ایران مانند کره شمالی نیست که پیوندهای مردم با دنیای بیرون کاملا قطع شده و در نتیجه مردم زیر فشار ایدئولوژی و افکار تزریق شده حکومت کاملا تهی از هویت شده و تبدیل به زامبی های بدون اختیار شده اند. به نظرم با توجه به وضع کنونی کشور، تنها یک تلنگر و ضربه دیگر کافی است تا حکومت از هم بپاشد و تمام این به ظاهر اقتدار امنیتی پودر شده و در یک چشم به هم زدن از بین برود. یک فشار قوی دیگر از جانب غرب یا یک تحریم اقتصادی شدید دیگر کمر رژیم را خواهد شکست و خود مردم کار حکومت را به پایان خواهند رساند.

Dalghak.Irani گفت...

ناشناس گفت...
تيمسار جان عزيزت از حجاب اختيارى بكش بيرون! مسيح على نژاد عزيز سالهاست داره اين مساله رو پى گيرى ميكنه. لطفا تو سيرك مسخرت لوثش نكن. مارادونا كه نيستى، لطفا غضنفر هم نباش

این قسم دادن به سبک صحبت جاهل مسلک ها را متوجه نشدم. از چه چیزی بکشم بیرون اولاً و چرا سیرک من مسخره بازی است و مهمتر از آن چگ.نه با طرح تقدم آزادی های مدنی آن را لوث می کند و به کوشش های دیگران از جمله مسیح علینژاد دردانه آسیب می رساند. یعنی من هرچه اینجا می نویسم لودگی و مسخرگی است و باعث کم اهمیت شدن موضوع می شود و چرا و با استناد به کدام مصادیق. ضمن اینکه خود مسیح علی نژاد اگر در طول زمان موضوع اهمیت آزادی های مدنی از جمله حجاب را از من الگو نگرفته باشد قطعاً من از ایشان الگو نگرفته ام. چون بشهادت تمام نوشته های حاضر در وبلاگم من اولین نفری بوده ام که از 8 سال پیش تا کنون تقدم تمرکز بر آزادی های اجتماعی و فرهنگی - از جمله حجاب اختیاری - را مطرح کننده و تبلیغ کننده و تشویق کننده بوده ام و همۀ فعالان مدنی فوکوس کرده برروی این موضوعات بعد از من به نتیجۀ مشابه رسیده اند. البته که مسیح جزو دردانه های عملگرا و بسیار مؤثر در این حوزه بوده و است و همیشه مورد تحسین من هم قرار گرفته است. حرف که می زنید کمی هم فکر بکنید و همینطوری الابختکی هر هذیان بی ارزشی را پست نکنید لطفاً. یا...هو

ناشناس گفت...

سيركت مسخره است چون در همين تحليل فوق در هفت بند صحبت از جنگ و توپ و تانك و مذهب و ايدئولوژى و هژمون و اصولا مفاهيم ضمخت و نتراشيده و خشونت محور ميفرمايى. اونوقت مياى تو بند هشتم نتيجه رو از دوتا مفهوم لطيف و پيس فول استخراج ميكنى.اين ميشه به ابتذال كشيدن حركت مدنى كه هيچ سنخيتى با اكت هاى هفت تا بند ديگه نداره! بعبارتى همون گوز رو به شقيقه وصل كردن و در مجموع مسخره بازى! نتيجه گيرى بندهشتم نتنها عملا ربطى به كل تحليل نداره بلكه هارمونى تحليل رو هم بهم زده. اين دوتا بحث جاش تو يه تحليل نيست! حالا اگه اسرار دارى كه نَفَر اول جنابعالى بودى كه صحبت از اهميت ازادى هاى مدنى كردى، كه نبودى، من نه جايگاهى دارم و نه صلاحيتى كه مدال اول بودن رو بزنم رو سينت! اما ميتونم اينو بفهمم كه اين ايده هايى كه مثل تيله بازاى حرفه اى ميندازى تو مات، خيلى ها بخاطر حفظ كردنش حزينه دادن و دارن ميدن از جمله آقاى خاتمى. پس لازم نيست بزور بچپونيشون تو تحليلت و با طرح سطحى و نابجا، سبكشون كنى.
فهميدى؟

شاگرد تنبل ته كلاس گفت...

درود استاد عزيز و گرامى.
از بعد از انتخابات به سيرك سر نزده بودم بنابر اين ساعتى را صرف خواندن پست هاى بعد انتخابات كردم و لذت فراوان بردم از حسن نازك بينى و ظرافت تحليل هايت كه استوار بر فلسفه و جهانبينى منحصر بفرد جناب نازنينت است.
كامنت ها را كه ميخواندم، جواب هايى كه در دفاع از منطق و استدلال هايت بود، بدلم مينشست، انطور كه گوئى هركدام دفاعيه دانشجويى بود از تز دكترى اش و مستحق يك دكترى به عدد هر تحليل. اما با اين تتفاوت كه نقش استاد و شاگرد جابجا بود. بهرحال سركيفى و خوش مزاجى در تحليل ها و گده ها موج ميزد و باعث خوشحالى و خوشوقتى من
قلمت مستدام دلقك عزيز

Dalghak.Irani گفت...

دوستدار سید محمد خاتمی لذیذ. لحنت خیلی صمیمی است و احساس نزدیکی به من دست می دهد! آیا واقعاً تصمیمت را گرفته ای و می خواهی از نوازش من بهره مند بشوی. این را پرسیدم که بعداً سرخوشی اولیه ات به کدورت بعد از عمل منتهی نشود که خود خواستی و من اصراری نکردم. زمخت بودن یا نبودنش بستگی به سلیقه دارد و چه بسا وحشت تو از زمختی هزینۀ چپاندن یک بند از تحلیل در جای مناسب را صدچندان زیاد بکند. و بجای مسخره و بازی به تراژدی و خونریزی منجر شود. یا...هو

املای "زمخت" و "هزینه" و "اصرار" را بغلط ضمخت و حزینه و اسرار نوشته ای که سعی کردم با استفاده از فعل چپاندن مورد علاقه ات در کامنت بالا اموزش املا بدهم. و متذکر بشوم که هر ذکری ذکر نیست.

ناشناس گفت...

جواب دلقك به اين يارو "ضمخته" عالى بود. 👍🏼👌🏼👏🏼👏🏼👏🏼👏🏼

ناشناس گفت...

جناب از ایران چیزی نمانده. گله ای زن و مرد بی هویت شیعه که سنگ بنای وجودشان امام حسین بازی و خورش قیمه هیات است، کنار گله دیگر سنی. استاد دانشگاه مولوکولار بیولوژی درس می‌دهد عکس پروفایلش را کرده کربلایی، اسب خونی و سر بریده برامون پابلیش می‌کنه. افکار کثیف، فساد و دزدی مردم از هم بی‌داد می‌کند. مملکت هیج تولید فرهنگی و علمی یا صنعتی برای ارایه به دنیا ندارد. ایران مرده است...

خبری از تجزیه نیست، ولمان کرده اند بتوپیم. کردهای عراق راه سختی دارند ولی تصمیم درستی گرفتند. با آگاهی از علت پشتیبانی اسراییل و تا حدی روسیه و عربستان از شرایط استفاده کردند شاید بتوانند سرنوشت خود را از عراقی که دیگر عربی هم نیست جدا کنند. عراق از وقتی نوکر جمهوری اسلامی شد فاتحه اش خوانده شد. هر وقت این مداح بازی و فرهنگ کثیف عاشورایی در ۹۰ درصد از مردم ایران از بین رفت شاید امیدی باشد وگرنه همین است که هست: مولوکولار بیولوژی با طعم قیمه و حسین و شمر. بزن بر سینه و بر سر...

آرش خان

ناشناس گفت...

اگر ابرقدرتی مانند انگلیس باشی در هفتاد هشتاد سال پیش و آنهم با سیاستمدارانی زیرک ولی در مقابلت مردمی با رهبری چون گاندی و نهرو، آنگاه با حرکت مدنی حساب شده، آن امپراتوری به زیر کشیده می شود.

ناشناس گفت...

رژهٔ نمک یا ساتیاگراهای نمک بخش بسیار تاثیرگذاری از جنبش استقلال هند بود که در ماه مارس ۱۹۳۰ با رژهٔ دندی آغاز شد. این رژه مصداقی از مقاومت بدون خشونت و کمپینی برای تحریم مالیاتیِ انحصارطلبیِ بریتانیا برای تولید نمک در هند بریتانیایی بود که جنبش گسترده‌ای از نافرمانی‌های مدنی را به دنبال داشت. این جنبش سازمان‌یافته‌ترین چالش بریتانیا بعد از جنبش عدم همکاری (۱۹۲۰ تا ۱۹۲۲) و بلافاصله بعد از این بود که کنگرهٔ ملی هند در ژانویهٔ ۱۹۳۰ بیانیهٔ استقلال هند را صادر کرد. ماهاتما گاندی رهبری این رژه را به عهده داشت. او این رژه را از پایگاهش در سابارماتی در نزدیکی روستای احمدآباد شروع کرد و تا ساحل دریا در نزدیکی دندی ادامه داد تا بعد از ۲۳ روز با پیمودن ۳۹۰ کیلومتر، بدون پرداخت مالیات بتواند به تولید نمک بپردازد. در این مدت هندی‌های بسیاری به او پیوستند. ساعت شش و سی دقیقهٔ صبح ۶ آوریل ۱۹۳۰ وقتی که گاندی قانون نمک را زیر پا گذاشت، میلیون‌ها هندی را برانگیخت تا در اعتراض به قوانین راج انگلیسی در مورد نمک، دست به انجام نافرمانی‌های مدنی بزنند کمپین نتوانست بریتانیا را از هند بیرون براند اما تأثیر بسیار بزرگی در افکار مردم دربارهٔ بریتانیا و دید بریتانیا از استقلال‌طلبی هند گذاشت. بعد از تولید نمک در دندی، گاندی در امتداد ساحل به سمت جنوب حرکت کرد و ضمن تولید نمک، مردم را برای شرکت در ساتیاگراهایی که قرار بود در داراسانا برگزار شود، دعوت کرد ولی در نیمه‌شب ۴ می ۱۹۳۰ گاندی بازداشت شد. ساتیاگراها علیه مالیات نمک تا یک سال بعد ادامه پیدا کرد یعنی تا زمانی که گاندی آزاد شد و با لرد ایروین در کنفرانس میزگرد دوم مذاکره کرد.در خلال رژهٔ نمک حدود ۸۰٬۰۰۰ نفر بازداشت شدند.

کارگر ساده گفت...

مثل همیشه توهمات!
تا اونجایی که میدونم هیچکدوم از کشورای غربی توطئه گر! از همه پرسی کردستان دفاع نکردن.
از کجات در میاری اینارو نمیدونم..

اکبر گفت...

درود میشه تحلیلی هم از کره شمالی و برخورد ترامپ با این موضوع هم بگید واقعا به نظر شما روزی امکان درگیری بین امریکا و کره شمالی هست

ناشناس گفت...

Governments don't rule the world! Goldman Sachs rules the world

من به این یقین رسیدم که تمام بازی ها و جنجال ها و درگیری های سیاسی صرفا نوک کوه یخ هستن که اون قسمت زیر آبش فقط و فقط پول و قدرت و نزاع بر سر کنترل جهانیه. در ظاهر شاید به نظر بیاد که غرب داره توی خیلی از مسائل شکست میخوره و به اهدافش نمیرسه اما موضوع اینه که جدال اصلی نه بین شرق و غربه و نه ادیان و نه ملت ها و فرهنگ ها! نزاع بین بانک دارا و سرمایه دارای توتالیتره و آحاد مردم جهانه. و هدف ها نه ایجاد دموکراسی و آزادیه و نه صلح و حقوق بشر. بلکه تحمیق روز افزون مردم جهان و پرت کردن حواس از مسائل اصلی و مهم به باسن کیم کارداشیان و سیکس پک فلان بازیگر و سریالهای بی معنی رنگارنگ و .... و در نهایت دامن زدن به اختلافها و کنترل و دوشیدن این دام انسانی.

سیاستمدارا مجسمه هایی بیش نیستن که تمام برنامه ها و استراتژی ها از بالا بهشون دیکته میشه چه به صورت مستقیم و چه غیر مستقیم. اگر هم مشکلی با روسیه و ایران و کره شمالی و امثالهم هست واسه اینه که میخوان نظم بازی رو به هم بزنن و واسه اربابای دنیا شاخ و شونه میکشن. توی چند سال آینده دنیا یا به سمت Globalization و حکومت توتالیتره جهانی با پوشش دموکراسی و حقوق بشر و ارزشهای انسانی خواهد رفت یا در صورت موفق شدن روسیه (از لحاظ قدرت سیاسی) و چین (از لحاظ قدرت اقتصادی) و ادامه و تشدید شکاف بین آمریکا و اروپا، به سمت تمرکز زدایی از قدرت و شکست پروژه جهانی سازی و کنترل مطلق توسط بانک دارا و سرمایه دارای بالای هرم (خانواده های Morgan, Rockefeller و Rothchild و ...).

ببخشید اگه یکم لحنم حق به جانب و know it all شد اما اخیرا احساس میکنم که هممون داریم تو یه مقیاسی بازی میخوریم. حالا سطح و مقیاس بازیاست که فرق داره. منتها واسه هر سطح سواد و هر گروه سنی یه بازی طراحی شده که سرش گرم باشه.

ارادتمند
مازیار.

ناشناس گفت...

ملت ها مسلمان هستند، اما هیچ دولتی مسلمان نیست. هر کاری کە دولت انجام بده با نام حمایت از اسلام و مسلمانی، مردم فریبی بیش نیست. دین کە با داد و هوار نمیشه... "آی مردم کجایید کە اسلام در خطر است. وا اسلاما...." این حرفی بود کە ملت ایران رو گرفتار کرد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رو از ارازل و اوباش ساختن و شد بلای جان ملت ها. ایدئولوژی حمایت از مظلومان به جایی کشید کە در خاورمیانه یک وجب خاك بدون درگیری نداریم.
حل کردن این معضل خیلی سادە ست. بذارین دنیا از شر اسلام سیاسی خلاص شود. باید حنجره کسانی رو برید کە به نام اسلام فریاد مظلوم خواهی سر می دهند و در پس پرده جیب های خودشون رو انباشت می کنند.

ناشناس گفت...

11 سپتامبر هم بازیی بود که حتی خیلی از نخبه ها هم باور کردن. تا تو دل مردم ترس ایجاد نکنی نمیتونی همه جوره کنترلشون کنی و انتظار اطاعت داشته باشی. اخیرا حکومت ایران هم این بازیو یاد گرفته و قضیه پلاسکو و مجلس و بمب کنار خونه حججی هم نمونه های مضحک همین قضیه هستن.

ارادتمند
مازیار.

ناشناس گفت...

به نظرم غرب مانند شما فکر نمی کند منبع بدبختی اسلام سیاسی ایران است، ان ها ایران را هم یک مشکل در بین مشکل های زیاد منطقه می دانند که جنبه مزمن دارد و زمانی منبع انتشار ویروس بوده اما الان دیگر سر و ته ندارد.

مدرنیزاسیون دستوری عربستان یکمی متفاوت از استقلال کردستان است و جالب بود اثرش روی نظرات مردم.

ناشناس گفت...

مردم بزرگ ایران. برای رهایی از عهد قرون وسطایی و کلیسایی، رهایی از بند خرافات و رسیدن به زندگی کە ارزش زنده بودن داشتە باشد، برگزاری مراسم هایی کە عهده دار اون عالمان دینی بودند و بدعتی در اسلام شد ،مثل محرم و اربعین و تولد و وفات پیامبر و امامان، کە اکنون شده دستاویز حکومت برای قربانی کردن حججی ها و جوانان دلیر، رو بە فراموشی بسپارید. این جور مراسم هیچ جایی در اسلام نداشتە فقط برای تشجیع کردن و شستشوی مغزی ایرانیان به کار رفتە، ایرانی کە به ایرانی بودنت می نازی. در شان و منزلت تو نیست کە تن به این صداها بدی. کە ببینی چطور ریختن خون و خون دادن برای شعارهای آخوندها زندگی رو به تباهی کشیدە.

ناشناس گفت...

اگر رژیم ایران و عراق و روسیه و ترکیه بخواهند در کردستان عراق دخالت نظامی کنن حتما جنگ دیگری اینبار در کردستان عراق به راه میفته و سوریه ای دیگر در پیشه. چون فکر نمی کنم آمریکا و اسرائیل و... بشینن تماشا کنن. اونها هم وارد میدان خواهند شد

ناشناس گفت...

محمدعلی_فروغی، ذُکاءالمُلک و اولین نخست وزیر دوره پهلوی، حدودا نود سال پیش نکاتی درباره استقلال کردستان نوشت که هنوز هم صادق است؛ "این تخم لق کردستان مستقل را انگلیس‌ها در دهن اکراد شکسته و خاطر دولت ترکیه را از این جهت متزلزل ساخته‌اند و البته ما هم باید مثل آنها متزلزل باشیم. با اهمیتی که ناحیه نفت‌خیز کردستان پیدا کرده، من باور نمی‌کنم انگلیسهای مآل‌اندیش آرام بنشینند و بگذارند دولت ترکیه خود را جمع‌آوری کند و چند سال دیگر سروقت موصل برود و برای جلوگیری از این خطر، یقینا کردها را به عنوان استقلال با خود همدست خواهند کرد. فرضا که انگلیس‌ها هم در این باب اهتمامی نکنند، چون این حرف به دهن‌ها افتاده و کردها هم مردمان بااستعدادی هستند، خودشان بالطبیعه دنبال آن می‌روند. خاصه اینکه به غیرتشان نخواهد گنجید که زیردست عرب باشند. پس ما باید در هر حال به فکر کردستان خودمان باشیم و اگر حقیقتا ممکن شد، ترک‌ها را با خودمان همدست کنیم اما نه برای مضمحل و منقرض کردن اکراد، چه این خیالی خام است. بلکه به مهربانی و ذی‌علاقه ساختن آنها به دولت ایران و تربیت کردن آنها به تربیت ایرانی و این کار برای ما سهل‌تر است تا برای ترکیه. زیرا کردها از حیث زبانی و نژاد ایرانی هستند و الان کسانی که می‌خواهند غیرت ملی در آنها ایجاد کنند، به شاهنامه و داستان جمشید و فریدون متوسل می‌شوند. اگر مامورین دولت ایرانی، قدری عاقل باشند و طمع را هم کم کنند و دست تعدی و اجحاف را از سر اکراد کوتاه نمایند و فی الجمله حسن تدبیری به خرج دهند، اقل مطالب این است که بین کرد و فارس، خصومت و کینه نخواهد بود و روزی که خیال کردستان مستقل، قوت بگیرد، کردهای ایران برای ما اسباب زحمت نخواهند شد و شاید که جنبه ایرانی آنها غلبه کند و هیچ آسیبی به ما نرسد بلکه منتفع هم بشویم. اما اگر رویه مأمورین ایرانی، مثل سابق باشد و به علاوه لاقیدی ما، کردها را به حال خود بگذارد، به عقیده بنده، مخاطره نزدیک است."/ خبرآنلاین

اکبر گفت...

حالا چرا من گفتم از کره شمالی و امریکا تحلیلی هم بگذارید چون من شغل درست و حسابی در کشور ایران پیدا نکردم به ناچار رفتیم تو بازار فارکس دلیل اصلی من که تحولات و رویدادهای سیاسی رو دنبال میکنم آزادی یا موسیقی یا از این حرفها نیست دلیل اصلیش اینکه تحولات سیاسی بدجور رو بازارهای جهانی تاثیر میگذاره در این مدتی که در فارکس کار میکنم فهمیدم کلا همه چیز در پول خلاصه میشه و در نهایت همه چی به پول ختم میشه
البته تو این مدتی که کره شمالی و امریکا برای هم شاخ و شونه کشیدند ما هم یه ضرر حسابی کردیم خدا لعنتشان کند
ببخشید که اینقدر پراکنده صحبت کردم واقعا هیچی بدتر از ضرر مالی نیست که وقتی پول نداشته باشی دیگه دنبال هیچی نیستی

ناشناس گفت...

تو عنوان گفتی هدف تا سقوط جمهوری اسلامی. منظورت این هست که این استراتژی رو غرب تا سقوط جمهوری اسلامی دنبال میکنه؟ ولی اکنون تنها قدرتی در دنیا که صحبت از تغییر رژیم میکنه آمریکا هست که اون هم معلوم نیست با رفتن ترامپ سیاست ادامه داری باشه.

ناشناس گفت...

ببخشید سوالی می پرسم که به پست بالا ارتباطی ندارد.
در مورد حججی در فیلمی که از لحظه سوار ماشین کردن او دیدیم، لباسی مرتب دارد، بیسیم یا تلفنی بر روی بازو و کوله ای آویزان از شانه اش.
آیا او در طول درگیری مخفی شده بود و بدون هیچ گونه مقاومتی، در پایان درگیری خود را تسلیم کرده بود؟

koosha گفت...

سرهنگ جان یادته گفتی جمهوری اسلامی سال۱۴۰۰ را به چشم نخواهد دید. چیه بازم حرفت و پس گرفتی در پاراگراف آخر ۸ ببین چی نوشتی؟ ؟
چقدر این تناقض های شما زیاده بالاخره یک کلام اون حرفی که زدی جمهوری اسلامی ۱۴۰۰ را نخواهد دید درسته یا غلط

Dalghak.Irani گفت...

اینکه تحولات عربستان ارتباطی با جدایی کردستان ندارد حرف درستی است و من هم چنین ارتباطی را ادعا نکرده ام. اینکه شوروی چگونه پاشید و ادعای قوت امنیتی و کنترل جمهوری اسلامی غلط است اینطور نیست و نداشتن یک گورباچف در داخل حاکمیت کمبود فعلی است و از حسن روحانی و اصلاحطلبان گورباچفی متصور نیست. پس تا عنصری نباشد که از داخل بفروپاشی کمک کند انتظار شوروی شدن یکبارۀ قدرت امنیتی عاقلانه نیست. ترامپ با کرۀ شمالی چه می کند. بنظرم نه با کره شمالی و نه با ایران هیچگاه برخورد نظامی نخواهد شد و ترامپ فقط رجز می خواند و تا کنون بنفع خامنه ای بوده که سیاست های امنیتی اش را گسترش بدهد و حاکمیت را یک دست تر بکند زیرا روحانی اگر هم تمایلی کمرنگ به اصلاحات داشته باشد ناگزیر از کوتاه آمدن برای یکپارچگی در مقابل تهدید خارجی است. البته ترامپ باید بیشتر زمان بگذرد و بینیم بالاخره بغیر از توئیت کردن و گردن کلفتی رجز خواندن سیاست عملی اش چیست. در ضمن من بغیر از دلقک فقط تیمسارم و نه سرهنگ. این سرهنگ نویسی از روی عمد و بقصد تحقیر است که از هیچ ابلهی تحمل نخواهم کرد. من هیچگاه نگفته ام جمهوری اسلامی 1400 را نخواهد دید - سندش را آدرس بده - و اگر در تحلیل های روزم آرزوی سرنگونی همین فردا را مطرح کرده ام می تواند جنبۀ امید بخودی و تضعیف روحیۀ رقیب را هدف گرفته باشد. هرچند که اصلاً حوصلۀ این مزخرفات "دلقک تو تناقض گویی پس پول بلیط هایمان را پس بده" که فقط از عناصر ترولر و اسپمر احمق صادر می شود را ندارم. من با افتخار و اماتور و بی هیچ منت و مزدی برای دوستانم می نویسم و هر کثافت دیگری که از من احساس طلبکاری می کند به آبجیش مراجعه کند! یا...هو

ناشناس گفت...

با متن این نوشته و نظر بالایی شما در مورد هم ترامپ و هم گورباچف موافقم. فقط یک نکته را در آخر متن نفهمیدم. اینکه حاکمیت ایران را به رفراندوم مجبور کنند؟ آیا چنین چیزی یهویی عملی است که حاکمیت رفراندوم حجاب برگزار کند؟ واقع بینانه تر این نیست که فشار سیاسی-اجتماعی آن قدر زیاد شود که خود خامنه ای- یا هر کسی در مسند- به مانند پادشاه عربستان دستور دهد رانندگی زنان آزاد است؟

ناشناس گفت...

ناشناس ناشناس
اول خدمت شاگرد تنبل
داداش اگه كامنت هاي ذيل نوشته هاي اوستا دلقك بخواني مي بيني. كه حد اقل ٥٠ درصد باتيسان مخالفند و با توجه به اينكه ميشه گفت كه ايشان هم علم مطلق نيستند. پس جان برادر احترام بگذار به قلم ايشان و خايه مالي ايشان را در كامنت داني انجام نده كه باعث تهوع ادم ها مي شود. تيمسار به اندازه كافي خودش براي خودش نوشابه باز مي كند و اگر پس كسي برنيايد ازش غلط املايي مي گيرد و اگر كه غلط نداشت از گيجي محتوا ايراد خواهد گرفت و يا تهي مغز طرف را فرض خواهد كرد
واما
دلقك جان انچه در بالا افاضه كرده ايد چه نقشي از ان را اوباما جون. شما درش بازي داشت
دوست دارم تحليل خودت. را با عشق اوباما جان يك بار بخوني و سال. ها را تفكيك كني در چه سالي و چه ريس جمهوري چه شد

ناشناس گفت...

ممنون دلقک جان، عالی مینویسی برای دوستانت.
ارادت. افشین قدیم.

Dalghak.Irani گفت...

ایراد شما در مورد راه حلم برای رفراندوم حجاب درست است. نه از این جهت که تا فشار سیاسی و اقتصادی نباشد خامنه ای زیر بار نمی رود. بلکه به این دلیل که هر فشاری هم باشد خامنه ای و مراجع زیر بار نمی روند چون بدون لچک انحلال جمهوری اسلامی اعلام می شود. سلمان هم بخاطر نه فشار از بیرون و نه فشار جامعۀ مدنی دستور رانندگی و ورزشگاه داده و بسرعت در سال های پیش رو مورد حجاب را هم آزاد خواهد کرد. او بدلیل درک خطر پررنگی شریعت در سیاست و عق نگهداری جامعه از پیشرفت چنین کاری را کرده که نوعی ورژن قرن بیست و یکمی آتاتورک و رضا شاه را دارد و کل قضیه اش با روحانیان ایران فرق دارد. شاهان مفتی دین نیستند ودر حالیکه حکومت ایران دست مجتهدان دین است.

آن رفیق دیگرمان هم که از اوباما پرسیده فعلاً که اوبامایی نیست و دسته در دست رفیق خودت است و منتظریم هنگام بودن اوباما هم کارهای او و نقش او و مثبت و منفی او را بارها بتشخیص خودم نوشته ام. درضمن پرداختن بمن و خطاب قرار دادن من بعنوان نویسندۀ متن و ایراد گرفتن از بالا و پایین نویسنده بجای پرداختن بمتن قرمساقی است و از هر که سر بزند معلوم است که یارو مأموریت بیرونی یا حماقت درونی تعطیلی سیرک را دنبال می کند. فقط حق دارید راجع به ابهامات متن بپرسید و همچنین حق دارید نظر موافق یا مخالف خودتان را مستدل بنویسید. غیر از آن هرچه بنویسید قابل پخش باشد منتشر خواهم کرد و کلفت بارتان خواهم کرد حسابی! یا...هو

ناشناس گفت...

کار خوبی میکنی تیمسار !
کلفت بار ازگل جماعت میکنی

ناشناس گفت...

روحانی از اول هم قصد سیاست اصلاح طلبانه نداشت وگرنه فرصتش را داشت و فرصت سوزی کرد، الانم اون جو اول برجام که همه می خواستن به برجام دو و سه برسند در غرب و شرق گذشت و میخوان فعلا برجام یک رو کلاهشو بگیرن که باد نبره! ترامپ قبلا استراتژی جامع مقابله با جمهوری اسلامی و ایران را تدوین کرده با اسم رمز "خواهید دید چه خواهد شد!" این بابا ریاست جمهوریش مثل رهبری خمینی بود که در آینده به عنوان یکی از باگ های صندوق رای دموکراتیک میره تو کتاب های تاریخ، خودشم نمیدونه میخواد چکار کنه.

مقام معظم رهبری گفت...

احسنتم. آورین آورین. ما همیژه نِوِژته های جناب مرندی را می خوانیم و حقیقتا لذت می بریم.بنده ایشان را از همان دوران رژیم منحوس پهلوی میژناسم انسانی بسیار خدوم و وارسته هستند. تحلیل های ایشان حقیقتا جزو بهترین تحلیل های تحلیل گران مسائل روز است و ما خودمان جزو خوانندگان ثابت نوژته های ایشان هستیم. احسنتم . طیب الله انفسکم . جزاکم الله خیرا...

سید علی الموسوی الخامنه ای 96/7/7

ناشناس گفت...

ناشناس ۷ مهر ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۴۸، و دلقک نازین:
از انجایی که شما دراین برداشت تنها نیستید (و ظاهرا دلقک هم در این مورد باشما همنظر است) که ترامپ نوعی باگ است که با روند کلی جهان همخوانی ندارد و از انجا که این برداشت میتواند به اشتباهات بزرگی در پیشبینی اقدامات اینده غرب منجر شود توجه شما را به محرک اصلی در پشت پدیده ترامپ جلب میکنم: در دهه های اخیربیش از حد لازم مشخص شده که نظم کنونی جهان ـ که خودغرب و در راس ان امریکا بانی و ضامن ان بوده اند، چون رویهمرفته منافع انان را تامین میکرده ـ در دراز مدت مخاطرات بنیادینی برای هژمونی تمدن غرب ایجاد خواهد کرد. از انجا که تصمیم گیرندگان اصلی افرادی به معنی واقعی کلمه «منطقی» هستند و با جهانبینی «بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین» میانه خوبی ندارند تنها گزینه صحیح را انتخاب کرده اند و ان تغییر نظم کنونی است. وقتی که شما این پیشفرض را که تصمیمات غرب در چارچوب نظم خود ساخته اش اتخاذ خواهد شد کنار بگذارید دیگر هیچ ابزاری را به صرف این که فوق العاده نامتعارف است طرد نخواهید کرد...

ناشناس گفت...

ظریف در گفتگو با «گاردین و فایننشال‌تایمز»


حدس من این است که ترامپ پایبندی ایران به برجام را اعلام نمی‌کند

«محمد جودا ظریف»، وزیر خارجه ایران در مصاحبه‌ای با دو روزنامه انگلیسی گفته حدس می‌زند «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا در گزارش ماه اکتبر تأییدیه پایبندی ایران به برجام را صادر نخواهد کرد.به نوشته فایننشال‌تایمز، ظریف درباره برجام گفت: «یا بایستی به آن پایبند ماند و یا آن را به کنار انداخت. شتر سواری، دولا دولا نمی‌شود.»

ناشناس گفت...

حالا که نوبت کردهای بدبخت مظلوم رسید که برای علاج بدبختی و توسری خوردن یه فکر اساسی بکنند شد نقشه جدید غرب و توطئه اسرائیل و فلان و بهمان؟
تو هم که داری مثل شریعتمداری و احمد خاتمی در مورد کردها قضاوت می کنی! نا امید شدم میگم نکنه رگه ترکی داری و یه دفعه تحریک شدی؟ تورکی؟