۱۳۹۲ اسفند ۲۶, دوشنبه

از حضرت آقا تا جناب دلقک بدنبال باسن کشتی گیران! و قالیباف چه گلۀ مهمی دارد از روحانی!

قالیباف با حسن روحانی دیدار کرد

به رسول خادم که همینجوری بی خودی هم دوست داشتنی است و کشتی گیران ایرانی تبریک می گویم بخاطر پیروزی در جام جهانی کشتی. اما دیگر چه؟

1- کشتی یک ورزش است. ورزش خیلی پاکی هم نیست. ورزش خیلی جالبی هم نیست. خیلی هم تماشاگر و عاشق دلخستۀ انبوه ندارد. بزور و با سروصدای زیاد هم اخیراً توانسته مجوز باقی ماندن در مسابقات المپیک را کسب کند. تا چند سال دیگر؟ معلوم نیست. ولی بشدت متزلزل و در حال زوال است. این ورزش یکسری مسابقات جهانی و قاره ای و منطقه ای دارد. که مهمترین آن ها بترتیب مسابقات المپیک و مسابقات جهانی در ردۀ بزرگسالان است و مسابقات جهانی در ردۀ جوانان. مسابقات تیم به تیم بین کشورهای رده های اول کشتی جهان تحت عنوان جام جهانی کشتی چند سالی بیشتر نیست که مرسوم شده و جزو مسابقات نیمه رسمی و آماده سازی و نوعی پیک نیک برای کشتی گیران است. لذا نه قهرمانی در آن و نه باخت در آن هدف اصلی کشورهای شرکت کننده نیست. البته ببرند خوشحال می شوند ولی اگر هم ببازند زانوی غم در بغل نمی گیرند مثل باخت در المپیک و مسابقات رسمی جهانی. و اغلب هم جوانان و آینده داران کشتی کشورشان را مشارکت می دهند برای میدان بین المللی دیدن.

2- این همه را نگفتم که از واقعیت گفته شده ام برد بچه های تیم ملی را کم ارزش کنم یا زحمات رسول را ضایع. و همین طور درود نفرستم به ایرانیان پاک سرشت لوس آنجلسی که بچه ها را تشویق کردند و در پیروزی هایشان سهیم شدند و ترکاندند  بعد از سالیان فراق از وطن و فضای صمیمیت رَنگ و رِنگ و بوق و پرچم. و یا جوانان در داخل کشور که هر خبر خوبی از این دست خوشحال شان می کند و احساس خوبی پیدا می کنند. بلکه این را به این دلیل گفتم که همه راه افتاده اند دنبال باسن این چند جوان برای شکار "اعتبار" و بقیه هم در صف هستند. رییس جمهور و رهبر که پیام داده اند منتظر لاریجانی های قضا و قدر هستیم و شانس آورده ایم که در ایام انتخابات نیستیم تا منتظر پیام های بنده نواز دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام باشیم و مسئول کشتارهای 67 و قس علیهذا. تازه این از حاکمان است که دارند برای خررنگ کنی ملت سینه چاک می دهند که مثلاً ما ملیت را و ایرانیت را پاس می داریم و خوشحالی ملت را شادمانیم؛ جامعۀ مدنی بویژه در بخش رسانه ها و علی الخصوص رسانه های مکتوب و روزنامه که دیگر فاجعه است. هر روزنامۀ سیاسی و ورزشی و اقتصادی و سینمایی و هرزه نویس و زرد نویس و فاخر و طنز و فکاهی را که امروز نگاه کردم یک تیتر درشتی با استفاده از  واژۀ "خاک" - در گیومه - زده بود در صفحۀ اول که چه نشسته اید که امریکا را در خاک امریکا به خاک سیاه نشاندیم و چه و چه...

3- کلافه بودم حسابی تا جائیکه تصمیم گرفتم یک تیتر ضد حَسَن کار کنم با گله ای از زبان قالیباف که با نجابتی بشدت مدرن گفته (اینجا): "روحانی جلو 50 میلیون نفر بمن اتهام دروغ بست (گاز انبری و من سرهنگ نیستم). بعد آمد جلو سه نفر گفت ببخشید منظوری نداشتم" و به جوانان بگویم که از من گذشته اما این را بدانید که در خیلی از موارد هم است که نارضایتی های ما ریشه در فرافکنی های کم کاری یا تنبلی یا خدای ناکرده بی عرضگی های شخصی ما هم دارد از حکومت ها و همه اش از حب وطن و حس فداکارانه سرچشمه نمی گیرد. و به آن ها توصیه کنم که اگر خدا وکیلی چنین است الگویی کامل تر از قالیباف پیدا نمی کنید برای سرمشق قرار دادن برای موفقیت و کامیابی. اما پشیمان شدم به این دلیل بدیهی که گفتم چکار دارم شب عیدی عیش شما را منقص کنم و رگ گردن ادبیات ضد میلیتاریستی و مافیا و برادران قاچاقچی خوانندگان خاص را تحریک کنم به بد و بیراه و مستر گاز انبر و ... نسبت به یک نابغۀ "ملی - بین المللی" مدیریت و کاردانی و کارآمدی.

4- ناچار همان برد کشتی را ادامه دادم در مقابل باخت انرژی هسته ای حضرت آقا و نوشتم که گیرم که به روزنامه های زرد و ورزشی - در تعداد بیشتر از نشریات ورزشی قارۀ اروپا و در ورزش و امکانات ورزشی پائین تر از یکی از استان های کشورهای پیشرفتۀ اروپایی - محق بودند برای چنین تیترهای هیستریکی بجای دعوای علی با علی یا علی (پروین و دایی و کریمی)  ؛ روزنامه های سیاسی - آن هم با یدک کشیدن مستقل و اصلاح طلب - دیگر چرا یک برد کم ارزش کشتی را چنین پررنگ دیده اند در مقابل این همه بدبختی؟ اما وقتی خواستم یا...هو را بنویسم و زحمت را کم کنم تازه یادم آمد که چه توقع بیجایی دارم. زیرا اولاً که خود روزنامه های سیاسی ایران هم از نظر عنوان و تعداد بیشتر از قارۀ آسیا هستند و از نظر تیراژ و خواننده کمتر از یک دهم روزنامۀ - مثلاً - آساهی شیمبون ژاپنی در مجموع. بعد وسواس رهایم نکرد که ببینم تیتر مناسب تری داشتند برای صفحۀ اول که کار نکرده اند یا همه چیز گل و بلبل بوده در کشور؛ مثل بهار زیبای طبیعت ایران که در حال آمدن است. و  روزنامه ها ناچار به تنها خبر دارای ارزش خبری پناه برده اند و کمی هم چاشنی "ما ضد امریکایی هستیم ای جماعت حکام" برای روز مبادای توقیف و تعطیلی.

5- و به قصد یک جستجوی ریز و پرطاقت؛ کامپیوتر را ورق زدم تا ثابت کنم که در مملکت خبرهای دیگری هم بوده. ریز و پر طاقت به این دلیل که چون اگر روزنامه ها تیتری پیدا نکرده بودند، پیدا کردن خبر مناسب برای تیتر - آنهم با کورمال کورمال من - ساعت ها وقت و ورق زدن های بی پایان می طلبید. اما هنوز صفحۀ اول را هم باز نکرده بودم که این خبر خودش داوطلب شد که تیتر یک بشود و قول داد که بترکاند چشم کشورهای حسود غربی بویژه امریکا را و بیهوش کند جوانان وطن در انتظار عمل جراحی را:
رییس کمیتۀ تحقیق و تفحص مجلس - تازه فرمایشی - از صنعت خودرو سازی گفت: "فاجعه است فاجعه! فقط به دو قلم نتیجۀ کلی اشاره کنم که اولی این است که خودروهای ساخت داخل بین 4 تا 10 میلیون تومان گرانتر فروخته می شوند با احتساب قیمت تمام شده و سود مناسب خودروساز. و دوم اینکه بهره وری نیروی کار در صنعت خودروسازی ایران یک دهم بهره وری مشابه در سایر کشورهاست. به این معنا که هر کارگر خودرو ساز در ایران در سال فقط 4 خودرو تولید می کند. در حالیکه همین کارگر خودرو ساز در جهان سالی میانگین 40 خودرو تولید می کند."
بعد مدتی خندیدم. یا...هو 

۱۸ نظر:

ناشناس گفت...

پدر رسول خادم(محمد خادم) با خامنه ای تو مشهد از قدیم رفاقت داشتند و جز طبقه مرفح برای همین برادرای خادم پست میگیرند دلیل پیام دادن خامنه ای هم همینه ریاست کشتی خادم

ناشناس گفت...

دلقک قبول کن کمی لجباز/خودرأی هستی.....نمیدانم ذاتی است یا از گذشته ی نظامی ات سرچشمه می گیرد؟....این داستان تازه و فیلم دزدی آثار بی نظیر پرویز تناولی توسط شهرداری تهران را دیدم و لعنت فرستادم به هر آن کس که در این سیستم ویرانگر به رهبری خامنه ای ایفای نقش میکند.

بهتر است به جای تبرئه ی شهردار محبوبت در جواب کامنت من, نامه ای بنویسی (از کمپین انتخاباتی و ارادتت) به این سردار چشم آبی اسلام و در آخر از او خواهش کنی که "لطفن از تیشه زدن به ریشه ی هنر این سرزمین, حداقل در حضور خود هنرمند خودداری کنید".


http://www.bbc.co.uk/persian/arts/2014/03/140317_l51_tanavoli_municipality_arts.shtml

Video

https://www.youtube.com/watch?v=RQODRle_VQE


شهریار

Dalghak.Irani گفت...

پرویز تناولی عزیز هنرمندی است بغایت هنرمند و نور چشم ماست. اما مگر تناولی پیغمبر و خداست که ما هر ادعایی از او را به ضرر طرف مقابل قبول کنیم. ایشان در سالها قبل با احمدی نژاد و مشایی معاملۀ شیرینی کرده در زمانی که احمد نجفی ها هم از سینما به یاران مهدی موعود پیوستند. بعد هم خودش می گوید دبه کرده - در زمان قالیباف هم ادامه یافته - که بیایید پولتان را - لابد به نرخ زمان فروش - پس بگیرید و معامله را فسخ کنیم. حالا این دعوای حقوقی - بدون اینکه من و تو خبر داشته باشیم ابعاد قضیه و طرف محق را - در جریان است. تناولی حکمی گرفته بنفع خودش و شهرداری هم حکم دومی گرفته بنفع خودش. شما چطور به قطعیت رسیدی که حق با هنرمند است. مگر هنرمندان نمی توانند مالدوست و شیطان باشند. وارد قضیه ای نشوید که از جزییاتش خبر ندارید بگذارید زمان موضوع را شفاف کند تا در صورت نقش منفی قالیباف با هم پاگون های نداشته اش را بپرانیم. حتماً اشتباه می کنی و من نسبت بخودم هم تعصب ندارم گور پدر هر چه تیمسار و سردار است در پیشگاه حقیقت. یا...هو

غریب آشنا گفت...

حقا که منطق خوبی‌ داری تیمسار، من مرده همین ریاضیاتی هستم که تو آن را به نثر می‌نویسی.

ناشناس گفت...

از این جوابت بی‌نهایت خوش حال شدم، پاگن‌های ناداشته!

راستی‌ میگی‌ هنوز زوده برای قضاوت!

یاهو

ناشناس گفت...

اصلا قالیباف خداست خوب شد حالا؟!

ناشناس گفت...

«او کریمه را هم اشغال نکرده که برسر اوکراین با کسی جنگ کند. حتی نمی خواهد کریمه را از اوکراین جدا کند.»
معلوم شد پوتین آنقدرها هم که گفتی سیاستمدار قابلی نیست. جداسازی کریمه از اوکراین و منضم شدنش به خاک روسیه به هیچ وجه منافع مادی و سیاسی برای پوتین تزار نما نخواهد داشت. کشورگشایی یک عمل منسوخ شده و مربوط به قرون گذشته است.
کلنل گفته

ناشناس گفت...

لطفا در مورد غیر قانونی بودن انتخاب قالیباف به عنوان شهردار برای بار سوم که مورد تاکید همه حقوقدانان هم هست بنویسید.

Dalghak.Irani گفت...

لطفاً به حقوقدانانی که معتبر بودن خودشان ورأی شان را من مطمئن نیستم بفرمائید که مطابق قانون جاری جمهوری نکبت راجع به ماده قانون مورد مناقشه از مجلس - مرجع تفسیر قانون عادی - استفسار کردند و مجلس جواب داد مشکلی ندارد انتخابش و آنوقت قالیباف نامزد شد. بعد رفتند به دیوان عدالت اداری شکایت کردند آن هم رأی داد که مشکل قانونی نداشته است. حالا بنمایندگی از اصلاح طلبان - آخیش چقدر معصوم و لله و نازنینند - ان قلت بیار که مجلس و دیوان عدالت هم رفقایش بودند! تازه ما بحث مان بر سر مدیریت و کاردانی است شما در کوچۀ رقبای سیاسی قالیباف سیر و سیاحت می کنی. و نهایت اینکه من حقوقدانی به این ریزی نیستم که به مورد اختلاف اشراف داشته باشم و محل مناقشۀ حقوقدانان را بنفع و ضرر دیگری بقطعیت برسم. یا...هو

Dalghak.Irani گفت...

کلنل قلابی!
پوتین سیاستمدار خوبی است برای منافع کشورش و من اگر روس بودم هوادارش هم بودم. اما آن کشورگشایی و این حرف ها تبلیغات غرب وامانده در گل است و پوتین چنین قصدی ندارد. ضمن اینکه گیریم که حق با شما هم باشد - که تا جوجه را بشماریم نیست - خیلی هیجانی ندارم که کی برنده بشود گوربابای هر دو شان. من اگر چیزی گفتم بخاطر اوضاع نکبت خودمان بود و اینکه معلوم شدن ضعف بیشتر غرب خامنه ای را پررو می کند و سرسختی نشان می دهد در مذاکرات و توافق بی توافق می شود - چنانچه پیش لرزه هایش در وین درجریان است امروز - و جنگ و حمله به ایران را اجتناب ناپذیر می کند. امریکا که همیشه با اوباما نخواهد ماند. رییس بعدی چرتکه نخواهد انداخت بخاطر پررویی خامنه ای. یا...هو

دوره گرد گفت...

کلنل عزیز و دوستان گرامی

تیسمار کاملا برحق است در هر دو مورد... شما یک نگاهی به نقشه منطقه بیندازی (البته اگر از استراتژی چیز بدانی) به وضوح خواهی دید که امکان ندارد پوتین کریمه را رها کند در دستان یک حکومت غربگرا.. ضمن اینکه کریمه تا همین سی چهل سال پیش جزء فدراسیون روسیه بوده در زمان شوروی ها... دوما، این سیاست منسوخ شده لشکرکشی را برادر من، همه مشغول هستند به انجامش... آمریکا می تواند از هزاران مایل آنسو تر بیاید و در افغانستان و عراق و لیبی و غیره مداخله کند و حتی فتح کند و این مطابق با دموکراسی و حقوق بشر است! اما اگر پوتین بخواهد زیر دماغش را بخاراند باید از غرب اجازه بگیرد و ناقض حق حاکمیت ملی دیگران است؟ حاکمیت ملی عراق کجا رفت؟(بماند که دستش درد نکند که منطقه را از دست یک دیوانه نجات داد) متاسفانه ما در اثر بلایی که جمهوری اسلامی تحت حمایت روسیه سرمان آورده چنان غربگرا شدیم که حقیقت روشن تر از روز را هم نمی توانیم ببینیم!
متاسفانه ما در ایران بیشتر از خود غربی ها این مباحث را جدی گرفتیم و این البته در اثر گرفتاری و فاجعه عظیمی است که بر ما رفته... تیتر امروز کیهان را ببین! آدم یاد نشریات حزب توده در دهه 20 می افتد! خامنه و دور برش به خوبی از ماهیت سیاست جاری در منطقه باخبر هستند... واقعیت آن است که هر کس که در قدرت باقی می ماند یا خودش لیاقتش را دارد، یا رقبایش احمق و بی لیاقت هستند و سرکوب و فشار صرف به هیچ وجه ضامن ادامه حکومت نیست.. خامنه ای مسیر تحولات را به خوبی دیده و روسیه را انتخاب کرده و هیچ خجالتی هم ندارد در این روسوفیل بودن... تناقضی هم اگر در این وحدت با فساد عظیم و همه جانبه در روسیه و ظلمهای عظیمی که روسها در طول تاریخ به ما کردند(که آمریکا یک صدم آن را هم انجام نداده) وجود داشته باشد مهم نیست... اما در مقابل حقوقدان عزیز و ظریف گرامی حتی جرات ندارند در رختخواب خود بگویند که ما با غرب هستیم... این عدم درک و ترس و جبن است... درک نادرست حضرات است... ظریف به خاطر یک دیدار، ضیافتش را با اشتون لغو کرده.. خجالت کشیده... این از ترس است و بدتر از ترس، از عدم درک درست و کلان وقایع است... وای به حال ما با این کلیدسازی که استخدام کردیم...
نمونه دیگر این یکسونگری و بچه بازی درآوردن در تحلیل، همین داستان اخیر قالیباف است... من از هرچه سپاهی است بدم می آید و ضد قالیباف بوده و هستم و چپ و راست هم مغز دلقک را می خورم با این مخالفت.. اما نباید حقیقت را واگذارد... قرار نیست چون حقوق هنرمندان در این مملکت پایمال شده، هر جا و به هر دلیل ما طرف آنها را بگیریم چشم بسته... مثل آنکه چون جمهوری اسلامی به حمایت پوتین جلو می رود، ما ضد پوتین و روسیه باشیم همه جا و به هر دلیل... باید وقایع را درست دید... غلط دیده ایم که به اینجا رسیدیم دوستان! همه اش نتیجه سرکوب و فشار نیست... حماقت و درک غلط عامل اصلی رسیدن ایران به این وضع است... نه در جناح حاکم فقط که در جناح محکوم هم!

ناشناس گفت...

دلقک عزیز
قالیباف فردی بسیار زیرک هست،چه تلاش هایی که صورت گرفت تا وجهه ایشان را تخریب کنند.معتقدم تنها فردی از این جماعت هست که توانایی تفکر و جسارت عمل دارد.اما همانطور که اشاره کردی سر این افراد برای تیتر خبری و آرتیست بازی رسانه ای درد می کند.دست ها را در شلوار بسته اند و منتظر فلان خبر هستند تا بوق و کرنا کنند.در جواب دوست عزیز بگم که اگر شما هم به جای ایشان بودید در برهه ای از زمان نیاز به نرمش قهرمانانه خواهید داشت.این لغات قلمبه از برکات دست در شلوار کردن هست که فرد را به تفکر وا می دارد.کاری که برای حکمران و نزدیکانش نقل و نبات مجلس هست.

ناشناس گفت...

پیشنهاد جدی دارم که از صحبت های علی با علی و امثال این افتخار "ملی- بین المللی" و افراد شجاعی مثل محمد خاتمی و آن نابغه شرق و غرب عالم علی مطهری و امثالهم دست بکشی دوست عزیز. می خواهم بگویم آن لحظه ای که روحانی بخواهد بساط اینها را به هم بزند (که اصولا آمده است تا بساط قاچاقچی جماعت به هم نخورد) به ساعتی برکنار خواهد شد و بعد از هفته ای به خیلی مسائل اعتراف خواهد کرد یعنی بالا تا پایین آقایان مافیا و مافیا و مافیا. پیشنهاد می کنم به بحث های مهمتری بپردازید، همانند تجزیه کشور در آینده ای نه چندان دور که تمام و تمام و تمام مقدمات آن توسط همین علی و اصغر و حسین و مملی چیده شده است، بسیاری دانسته و بعضا شاید نادانسته.

ناشناس گفت...

کلنل گفت
دوره گرد عزیز و تیمسار عزیزتر من . قبول که داخل پرانتز من از استراتژی چیزی سر در نمی آورم اما حرفم این بود که پوتین یک حرکت بسیار ناشیانه کرد با این عملش که اثمها اکبر من نفعها. مطمئن باش دوره گرد عزیز که روسیه قافیه رو در منطقه به رقبای غربی و آمریکا باخته و فقط عقده تزار بودن میتونه کمی آرومش میکنه که دست به این کارا میزنه. آمریکا و هم پیمانانش در منطقه جدال ها رو یکی پس از دیگری از روسیه برده اند و خواهند برد( روی کارآمدن دولت معتدل در ایران، پیمان امنیتی کرزی و آمریکا، خواهش و عجز و لابه سیستانی شیعه باهوش برای ماندن امریکایی ها در منطقه و ...). مسئله بعدی هم اینکه لشکرکشی آمریکا به عراق و افغانستان به هیج وجه کشورگشایی نیست و نخواهد بود ابدا که بحثش مفصل است. تا بعد

ناشناس گفت...

دوره گرد گرامي
ارزش ژئوپلتيك كريمه براي روسيه بسيار بالاست و دليل عمده آن را بايد در نوع سواحل درياي سياه جستجو كرد. سواحل شمالي درياي سياه كم عمق هستند و تنها نقطه اي كه عمق مناسبي رادارد و در ضمن از تلاطم امواج مصون است خور سواستوپول است كه از قديم الايام نيز پايگاه ناوگان درياي سياه روسيه بوده است.
وليكن كريمه اهميت چنداني را براي غرب ندارد چون اولا كنترل بيش از هفتاد درص سواحل درياي سياه در دست كشورهاي عضو ناتو و يا وابسته به غرب است و در ضمن تنها راه اتصال درياي سياه با آبهاي آزاد از طريق تنگه بسفر است كه در دوسوي آن تركيه بعنوان عضوي از ناتو نشسته است.
برعكس دلقك گرامي و شما درست عزيز من عمل پوتين را تنها از ناچاري ارزيابي ميكنم و اينكه غير از اين راهي برايش نمانده بود. به مثال گربه اي كه در گوشه اي گير افتاده باشد به عملي دست زد كه به نوعي خودكشي اقتصادي روسيه تلقي مي گردد.
ارزش كريمه براي روسيه تنها و تنها اهميت ژئوپلتيك آنست و اگر كريمه در دست اوكراين ميماند مطمئنا ناوگان درياي سياه روسيه به مانند ناوگان درياي بالتيكش مي بايد به اوراق فروشي ها سپرده مي شد.
در ضمن غرب با سياستهاي نفتي و گازي خود و اقدام به اكتشاف و استخراج گاز از منابع متعارف و غير متعارف (شيلهاي گازي و نفتي) در تلاش براي عدم وابستگي اروپا به گاز اروپا دسا يازيده. بر اساس قراردادهاي منعقده با اوكراين و بر اساس برنامه ريزيهاي انجام شده ميزان توليد گاز اوكراين در انتهاي سال 2015 به حدود ده تا دوازده ميليارد مترمكعب و در انتهاي 2020 به حدود بيست و پنج ميليارد مترمكعب خواهد رسيد. اگر همين عمليات را كه در لهستان و روماني نيز در جريان است و احداث هشت اسكله جديد تخليه گاز را در اروپا مدنظر قرار دهيم به اين معناست كه در انتهاي سال 2015 وايستگي اروپا به گاز روسيه از بيست و پنج درصد نياز به كمتر از ده درصد خواهد رسيد و در 2020 به تمامي بي نياز خواهد بود و عملا بايد صادرات گاز روسيه را كه هفتاد درصد آن از طريق خط لوله برادري انجام ميگيرد فراموش شده بايد دانست.
تمام تلاش روسيه در اوكراين فقط و فقط بخاطر وابسته نگاهداشتن اوكراين و همچنين جلوگيري از اجراي قراردادهاي گازي بوده است.
به هرحال غرب در حال محاصره روسيه نه تنها از نظر نظامي بلكه حتي از طريق اقتصادي است و عمل پوتين تنها و تنها بمنظور عقب انداختن اين فرايند است.
عمل پوتين پس از مذاكرات شش ساعته لافروف با جان كري انجام گرديد كه در آن دو خواست اصلي از طرف روسيه مطرح گرديد. اولين آن مبني بر تضمين آمريكا و اروپا بود مبني بر عدم پذيرش اوكراين در اتحاديه آتلانتيك شمالي و اتحاديه اروپا و دومين آن تضمين اوكراين مبني بر انجام قرارداد منعقده با يانكوويچ مبني بر واگذاري پايگاه دريايي سواستوپول به روسيه تا سال 2042.
غرب شرط اول را قبول نمود وليكن به هيچوجه زير بار شرط دوم روسها نرفت و اين شد كه مي بينيد.
من نيز چون شما به شدت از يك قطبي شدن جهان اكراه دارم وليكن در اين جهان آن كس برنده است كه قدرت بيشتري دارد و در قرن بيست ويك آن قدرت به معناي در دست داشتن اهرم هاي اقتصادي و تكنولوژيك است.
به هرحال و با كمال تاسف بايد گفت كه پوتين با عمل خود ناتو را نه تنها به لب مرزهاي روسيه آورد بلكه ترس را در دل نزديكترين متحدين خود چون قزاقستان و بلا روس افكند.
در ضمن پرو روس شدن خامنه اي نيز از آن حرفهاست و دل بستن به پوتين نيز از آن نوع بصيرتهاست كه ايشان دارند و در مورد توافق هسته اي نيز مطمئن باشيد از اين پس پوتين غير از سنگ اندازي و جلوگيري از توافق با غرب كار بيشتري را انجام نخواهد داد و اجازه نخواهد داد كه ايران به غرب نزديك شود و در وضعيت امروزي بازارهاي نفتي كه ظرفيت زيادي در بازار موجود است به لطايف الحيل سعي خواهد كرد تا حلقه تحريمها از گرده ايران برداشته نشود.

ناشناس گفت...

دلقك عزيز،
من فكر مى كنم كه غرب يكبار شوروى را به شركت در مسابقه واهى جنگ ستارگان وادار كرد و از طريق تبليغات گسترده و به خدمت گرفتن هاليوود و غيره نه تنها به شوروى كمونيست بلكه به تمام دنيا اين موضوع را به عنوان واقعيت فروخت و به قدرى شوروى وادار شد كه در اين مسابقه با غرب خرج كند تا به مرز ورشكستگى رسيد و ديديم كه چه شد.
مسئله اى كه پوتين از آن رنج مى برد در دو نكته خلاصه مىشود ، ١- جا طلبى و قدرت طلبى همانند همه ديكتاتورها ٢- نا پخته بودن در تئورى كاپيتاليزم. درباره اينمورد بايد گفت كه با پانزده بيست سال فروش نفت و گاز و فربه كردن مافياى مالى روسيه پوتين دچار توهم ابر قدرتى شده است و خودش را گم كرده و غرب هم خصوصا آمريكا به اين نتيجه رسيده كه شايد زودتر از موعد به كمك شوروى از هم پاشيده و بدبخت دهه نود براى از جا بلند شدن آمده و در نظر دارد كه از طريق خرج تراشى شديد و دوباره با بازى اقتصادى بسيار دقيق به عنوان بازيگرى با تجربه از يك طرف دندان پوتين را در فروش مواد اوليه نفتى بكشد و همانگونه كه ناشناس بالا به خوبى اشاره كرد از طريق كم كردن وابستگى اروپا به گاز روسيه، كما اينكه دولت آمريكا در حال تدوين قانونى است كه اجازه فروش خارجى گاز آمريكا را تسهيل كند.
حالااگر اين اتفاقات بيفتد اقمار دنباله روى پوتين من جمله رهبر بصير هم در اين افول پدر خوانده شان سهيم خواهند شد.
بايد ديد، ارادتمند . افشين قديم.

دوره گرد گفت...

کلنل عزیز و ناشناس محترم!

نمی خواهم این بحث را (کش!) بدهم فقط یک نکته را می گویم و آن اینکه نیروهای داخلی کشورهایی چون ایران بیشتر از آنکه متحد خارجی خود را انتخاب کنند، انتخاب می شوند، بحث بر سر درک این انتخاب شدن یا عدم درک آن است... در ضمن شما به روسیه به تنهایی نگاه نکنید.. روسیه را در کنار هند، برزیل و مهمتر از همه چین ببینید... قبول دارم، روسیه از نظر اقتصادی و حتی نظامی عددی نیست و جنگ جهانی آینده میان غرب و روسیه نیست، چون جنگ مضجکی خواهد بود! هدف غرب چین است و متحدان بالقوه و عظیم چین، ولی تا رسیدن خط به آنجا راه زیادی مانده و درگیری با روسیه هم از همین جهت است... در ضمن این دمکراسی و دیکتاتوری و اینها را زیاد جدی نگیر! پوتین هم ظاهرا از صندوق رای بیرون آمده دیگر، حالا اینکه غربی ها تایید نمی کنند، خب طبیعی است چون به نظرم من پوتین قطعا مورد حمایت اکثر روسها(نسبی یا مطلق) هست...
بحث زیاد است در این باره...

مستانه گفت...

امسالت را با تکه های شکسته سال قبل شروع نکن...
امسال سال دیگری است امسال را پر از حس خوب کن
حس خوب یعنی کودک ماندن حس خوب یعنی تکرار روز تولد!
حس خوب یعنی گول نزدن وجدان.. حس خوب یعنی بخشیدن دیگران
حس خوب یعنی برداشتن بار پیر زن
همسایه
حس خوب یعنی ایستادن روی ترازوی پیر مرد..
حس خوب یعنی نوازش دستان مادر... حس خوب یعنی عاشق بودن

و هر روز و هر ساعت و هرلحظه باور داشته باش که شاید فردایی نباشد.

پس حست را خوب کن همین امروز...همین امروز

----------------------------------

سالی پر از حسای خوب برات ارزو دارم بابا دلقک عزیزم...دوستت دارم!